النا در گردشششششش
سلام به عشق مامان و دوستای عزیز و مهربونمون که همش حالمون رو میپرسیدن. وقتی برمیگردیم اصفهان وقت کم میارم برات مطلب جدید بزارم عشقم منو ببخش. چند روز تعطیلی که گذشت هم تهران بودیم و یه روزش رو با مامانی افسانه . بابایی یعقوب . عمه آزاده . بابا سعید و مادر رفتیم جاده چالوس. جای همه ی دوستای گلمون خالی هوا عالی بود. تو هم خیلی بهت خوش گذشت عشق مامان. راستی یادم رفت که بگم جواب آزمایشت هم خدا رو شکر خوب بود و دکتر خیلی راضی بود. میخواستیم با مامانی نسرین اینا بریم جاده چالوس اما اونا شب دیروقت از مشهد برگشتن و خیلی خسته بودن. رسیدیم اونجا اول صبحونه خوردیم که توی اون هوا خیلی چسبید. مخصوصا" به ت...
نویسنده :
مونا اسکویی
2:57